-
گرگ ها می آیند
جمعه 24 مرداد 1393 19:15
به بهانه ی تسلیم شدن می آیند کفش هایی که پای گرگ هاست کلاه سر شنگول ها میگذارد فردا که گرگ ها بروند جای دندان سگ ها بر تن گله خواهد افتاد!!!
-
ادعای گرگی
جمعه 24 مرداد 1393 19:14
گاهی تاوان "شیر" بودن حبس کردن خود در قفس است اما شغالان در شهر آزاد می گردند و ادعای "گرگی" میکنند.
-
آی حیوانها...
جمعه 24 مرداد 1393 19:14
آی مردم،آی حیوان ها گرگ من تنهاست. گرگ من مردانه میجنگد گرگ من وقت شکارش گوسپندی را غمین از تکه های جسم معشوقش نمیذارد گرگ من حزن حجیم گله را در وقت فوت طعمه های کوچک و تنها میفهمد* گرگ من گرگ است نه چون سگها این مطیعها؛پست ها این ناجوانمردها پوزه ی خود را برای تکه های استخوانی مفت از دست یک انسان؛ این حریص لعنتی،این...
-
پادشاهی گرگها
جمعه 24 مرداد 1393 19:13
گرگ ها به هیچ کسی رحم نمی کنند ، آنها فقط به منافعشان فکر می کنند . و این همان پادشاهی است که پروردگار به آنها داده است ...
-
گرگ
جمعه 24 مرداد 1393 19:13
من گرگ نیستم... وقتی تو خودت را به من عرضه میکنی من از نظر تو گرگ میشوم... نه بخاطر بدی هایم,نه بخاطره ظاهرم, بلکه بخاطر شهوتی که تو را فرا گرفته .... این را بدان یک گرگ هیچ وقت تنها حمله نمی کند ... آنجایی که تو مرا گرگ دیدی ،ایمان دارم گرگ های دیگر بارها به آن حمله کرده اند....!
-
درک رفاقت
جمعه 24 مرداد 1393 19:12
گرگ با همنوعانش شکار می کند...!! خو می گیرد زندگی می کند...!! ولی چنان به آنان بی اعتماد است که شب هنگام خواب با یک چشم باز می خوابد...!! شاید گرگ معنی رفاقت را خوب درک کرده است...!!!
-
قانون جنگل
جمعه 24 مرداد 1393 19:10
گرگ سیاه وقتی سینه بچه آهو را می درید . بچه گرگ ها برایش دست و پا می کوبیدند و هورا می کشیدند . آهوی مادر اما گرگ را نفرین می کرد . چند ساعت بعد لاشخور خدا را سپاس گفت از اینکه قوت امروزش را فرستاده بود . و شب وقتی صدای پای آهوان در زوزه گرگ ها گم می شد ... آوای جغدی پیر در گوشم زمزمه کرد : این قانون جنگل است ...
-
طلوع ماه
جمعه 24 مرداد 1393 19:04
هی گرگِ ساده! باز هم که اشتباه دیده ای روشنایِ برف را طلوعِ ماه دیده ای …
-
گرگها رفته اند...
جمعه 24 مرداد 1393 19:03
صدایی نمی آید... جز صدای کلاغ های بر بوم نشسته... آری گرگ ها هم مرا ترک کرده اند...
-
دنیای من
جمعه 24 مرداد 1393 19:03
بــــرای بدست آوردنم خودت را خسته نکن، گــــرگ نه قلاده میشناسد، نه وفــــــــــا، دندان "گــــرد" کنی، تو میمانی و گلویی دریده شده، هر کجا را صاحب شوی، قلب مرا نخواهی شد، دنیای من "قلـــــمرویی" به وسعت تنهایی من است...
-
قانون جنگل
جمعه 24 مرداد 1393 19:02
قانون جنــگل را که یادت هست ؟! زخمی که میشوی از گله بیرون رانده خواهی شد زخمهایت را پنهان کن دردهایت را بخور و به راهت ادامه بده "گـُــــــــــرگ" پیر...!!
-
نمی ترسیم
جمعه 24 مرداد 1393 19:01
چوپان و سگ گله اش که هیـــــــــچ، ما گرگها دیگر از سلطان این جنگل سرد هم نمیترسیم، برای گرگی که دندان شکانده، دردی بالاتر از سلاخی بره ها به دست انسانها نیست...
-
حس شکار
جمعه 24 مرداد 1393 19:00
من بودم و حس شکار چیزی که مدت ها گم کرده بودم من گرگم یک گرگ وحشی... و من ماه را داشتم برای عشق ورزیدن من گرگم ، یک گرگ متفاوت
-
Black Wolf
جمعه 24 مرداد 1393 19:00
من و شب همرنگیم... وقتی در تاریکی شب پرسه میزنم تنها چشمان زردم پیداست... هرگز رحم نخواهم کرد... لحظه به لحظه وحشی تر خواهم گشت... میدرم حتی اگر سیر باشم... طعم خون مرا وحشی تر خواهد کرد...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 24 مرداد 1393 18:59
برای یک گرگ چه فرق میکند چقدر انسان باشی . . . می درد
-
دریدن
جمعه 24 مرداد 1393 18:59
آماده دریدنم... دندان نشانم بدهی... قلبت را پاره خواهم کرد...
-
فصل مهاجرت گرگ
جمعه 24 مرداد 1393 18:59
آسمان برای تو زمین برای من انقدر میروم تا به جایی برسم جایی که شاید تو را در خواب هایم ببینم آنجا بهشت است فصل مهاجرت گرگ هاست...
-
آخرین فرصت
جمعه 24 مرداد 1393 18:58
ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﻣﻮﺍﻓﻖ ﻋﻘﺮﺑﻪ ﻫﺎﯼ ﺳﺎﻋﺖ ﻣﯿﮕﺮﺩﺩ، ﮐﻮﭼﮑﺘﺮﯾﻦ ﺧﻄﺎ ﺷﺎﯾﺪ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﻓﺮﺻﺖ ﺑﺎﺷﺪ، ﻭﻗﺘﯽ ﭘﺸﺖ ﯾﮏ ﻣﯿﺰ ﺑﺎ ﭼﻨﺪ ﮔﺮﮒ ﻣﯽ ﻧﺸﯿﻨﯽ، ﺻﺪﺍﯼ ﺧِﺲ ﺧِﺲ ﺳﯿﻨﻪ ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺁﺯﺍﺭﺕﻣﯿﺪﻫﺪ، ﺑﻪ ﭼﺸﻤﻬﺎﯾﺸﺎﻥ ﮐﻪ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﻨﯽ، ﺑﺮﻕ ﻣﯿﺰﻧﺪ، ﭘﻮﺯﻩ ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺧﯿﺲ ﺍﺳﺖ. ﮔﺎﻫﯽ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﺩﻧﺪﺍﻧﻬﺎﯼ ﺗﯿﺰﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ ﻭ ﭘﻮﺯﺧﻨﺪﻫﺎﯼ، ﻣﻌﻨﺎ ﺩﺍﺭﯼ ﻣﯿﺰﻧﻨﺪ. ﺷﺎﯾﺪ ﺯﯾﺮِ ﻣﯿﺰ ﺑﺎ ﭘﻨﺠﻪ ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻋﻼﻣﺖ...
-
چشمهایم...
جمعه 24 مرداد 1393 18:57
نــــــــــــه ، چشمهایم سگ ندارد ....!! چشمهایم گرگ دارد هار است وحشی است پاره میکند میدرد
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 24 مرداد 1393 18:57
هیچ گرگی اهلی نمیشود... دنبال سگی مثل خودت باش.
-
بازگشت آلفا
جمعه 24 مرداد 1393 18:57
شبی از این شب های سیاه.. بر بلندای کوهستان.. گرگی زوزه سر خواهد داد.. آنچنان که ترس جنگل را فرا بگیرد.. و هاله ی مرگ طنین انداز شود.. و گرگها دوباره متحد خواهند شد...
-
تفکر گرگ
جمعه 24 مرداد 1393 18:56
دندون و پنجه تیز نیست.. که گرگ را گرگ کرده.. این تفکر گرگه که از گرگ.. گرگ ساخته...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 24 مرداد 1393 18:55
وقتی حس کردی یکی از عصبانی یا ناراحت کردنت لذت می بره، تیزی دندونات و نشونش بده بعدش بگذر. یه همچین کسی ارزش طعمه شدنم نداره...
-
زندان
چهارشنبه 22 مرداد 1393 20:53
گرگ درونم پیـــــــــر شده، رو به افولم، این جنگل خــــــــانه امیدم بود اما امروز چهاردیواریه زندانی شده است که گویی یک انفرادی سرد و خالیست، زوزه میکشم و صدایم طنین افکن راهروی تنهایی ام میشود...
-
نگاه گرگ
چهارشنبه 22 مرداد 1393 20:53
گرگ برای اثبات قدرتش.. نیاز به جنگیدن با هر.. شغال و کفتاری را ندارد.. همان نگاهش کافیست...
-
وحشی
چهارشنبه 22 مرداد 1393 20:52
گـــْـــرگ بــآش تـــآ مــْــحـتــآج نــَــوآزش نــَـــبـــآشـــے … گــْــــرگ یــَــعــنے أرتـــِــش تـــَـــکـــ نـــَــفـــَـــره … تـــَـــــنـــــــهــــــــآ … ولـــــــــے وَحـــــشے …
-
اصالت گرگ
چهارشنبه 22 مرداد 1393 20:51
ﮔﺎﻫﯽ ﻭﻗﺘﻬﺎ گرگﻫﺎ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺭﺍ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﭼﻮﻥ ﻧﻪ ﻣﺜﻞ ﮐﻔﺘﺎﺭ ﻻﺷﺨﻮﺭﻧﺪ، ﻧﻪ ﻣﺜﻞ ﺭﻭﺑﺎﻩ ﺩﺯﺩﻧﺪ، ﺁﻧﻬﺎ گرگند، ﻻﻏﺮﻣﯿﺸﻮﻧﺪ ﺍﻣﺎ ﺍﺻﺎﻟﺘﺸﺎﻥ ﺭﺍﺍﺯﺩﺳﺖ ﻧﻤﯿﺪﻫﻨﺪ .
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 22 مرداد 1393 20:51
ﻣـــــﻦ ﺧـــــــــــﺪﺍﯼ ﻏـــــﺮﻭﺭﻡ ...... ﺭﻗـﻴـــــﺐ ﺑﺒﻴــــــــﻨﻢ ﻧﻤـــﻲ ﺟﻨﮕـــــــــــﻢ .... ﭘـــﺎ ﺭﻭﻱ ﻋﺸــــــــﻖ ﻭ ﺍﺣـﺴـــﺎﺳــــﻢ ﻣــــﻲ ﮔـــــــﺬﺍﺭﻡ ..... ﻭ ﻣـــــﻴﺪﺍﻥ ﺭﺍ ﺧﺎﻟـــــــــــﻲ ﻣـــــــﻲ ﻛـﻨــــــﻢ ... ﺁﻫـــﻮﻳــــــﻲ ﻛـــــﻪ ﺑـــــﻪ ﻛــﻔﺘـــــﺎﺭ ﭼﺸﻤـــــــــﻚ ﺑﺰﻧــــــــﺪ ..... ﻟﻴﺎﻗـــــــــﺖ ﻧـــﺪﺍﺭﺩ...
-
وجود من
چهارشنبه 22 مرداد 1393 20:50
حتی به گرگهای دیگر هم رحم نمی کنم... درندگی در وجود من است... هیچ منطقی جز دریدن و پاره کردن وجود ندارد...
-
گرگ پیر
چهارشنبه 22 مرداد 1393 20:49
ماه کامل است. اما گرگ پیر از درد بی کسی زوزه را هم از یاد برده...