گرگ

گرگ باش دشمن را بدر … در برابر سگان ولگرد بی تفاوت باش …

گرگ

گرگ باش دشمن را بدر … در برابر سگان ولگرد بی تفاوت باش …

درد دل

درد ِ دل.....کـه می کنــی ... !


ضعـف هـایـت، دردهـایــت را ......


می گـذاری تـوی ِ سیـنی و تعـارف می کـنی 


کـه هـر کـدامـش را کـه می خواهنــد


بــردارنـد ... تیــز کننــد ... تیــغ کننــد ... و بــزننـد بـه ....روحـت..!!!

خبر مرگ من

گاه می اندیشم ،

خبر مرگ مرا با تو چه کس می گوید؟

آن زمان که خبر مرگ مرا

از کسی می شنوی ، روی تو را

کاشکی می دیدم.

شانه بالا زدنت را،

بی قید

و تکان دادن دستت که ،

مهم نیست زیاد

و تکان دادن سر را که ،

عجیب!عاقبت مرد؟

کاشکی می دیدم!

من به خود می گویم:

چه کسی باور کرد

جنگل جان مرا

آتش عشق تو خاکستر کرد