گرگ

گرگ باش دشمن را بدر … در برابر سگان ولگرد بی تفاوت باش …

گرگ

گرگ باش دشمن را بدر … در برابر سگان ولگرد بی تفاوت باش …

قربانی

ماه کامل در آسمان می درخشید،

نور مهتاب دشت ها و کوه ها را روشن کرده بود

صدای زوزه ی هراسناکی از دور به گوش می رسید؛

صدایی که زوزه ی گرگ های معمولی پیش آن مانند لالایی بود

اما کسی تا به حال گرگی که اینگونه زوزه می کشید را ندیده بود

فقط رد خون قربانیان را  در میانه ی جنگل دیده بودند

و رد پنجه هایی عمیق و پرزور که در نیمه ی شب های مهتابی بر درختان و درهای خانه ها باقی مانده بود

هاله ی مرگ تمام جنگل را فراگرفته بود

سگها جرات پارس کردن نداشتند و انسانها وحشت کرده بودند

گرگ به دنبال قربانی می گشت...

سگ

بعضیا پشت سر من خیلی حرف میزنن 

اشکالی نداره

 سگی که گرگ رو نمیشناسه زیادی وآق وآق میکنه!

پینوکیو

باید به بعضیا بگی : این شماره ی پینوکیوست !
بیا یه زنگ بزن ببین چطوری آدم شده ، شاید تو هم آدم بشی . . . !

دستــــــرس

در دستــــــرس بودنــــــت دیــــــگر بــــــرایم ارزش نــــــدارد ….
اکــــــنون نــــــه مـــشـــتـــرک هســـــــــتی ؛
نــــــه مــــــورد نظــــــر … !!!

کــــــات

گیــــــریم پشــــــت صحـــنه کــــــات نمـــی دهــــــند
تـــا کــــــی خـــود را
در آیـــنـــه
گـــریـــم میکــــــنی ؟