چقدر شبیه سیگار تو هستم..
آتشم زدی ...
روشنم کردی...
پکم زدی...
دود شدم خاکستر شدم...
دیگه آخرهاشه دارم تموم میشم......
خاکستر سیگارم را از پنجره
به بیرون می ریزم...
آی آدم ها...
دنیای شما زیر سیگاری من است...
به قیمت سپید شدن موهایم تمام شد ولی آموختم که..
ناله ام سکوت باشد،
گریه ام لبخند،
و تنها همدمم سیگار...
پــــس از مـــــــرگ ، روی عکـــســـــــم ،روی قــــبــــرم ننـــــوســیــد جـــوان نـــــاکـــــام
مـــن خــیـــلی از ســیگــارم کـــام گــرفـــتــم
بــد نامــنــش نکــنیــد سیــگـــار را .....
شمرده بودم چهار سیگار راه بود تا خانه ی تو....
حالا سیگار به سیگار،کوچه به کوچه میگرم و
دوستت دارم ، حتی اگر قرار باشد شبی بی چراغ ، در حسرت یافتنت ، تمام پس کوچه ها را ، زیر باران قدم بزنم !
*********************
شبیه برگ پاییزی ، پس از تو قسمت بادم … خداحافظ ، ولی هرگز نخواهی رفت از
یادم … خداحافظ ، و این یعنی در اندوه تو میمیرم … در این تنهایی مطلق که
میبندد به زنجیرم ….
*********************
گفتم : خدایا همنشینم باش ، گفت : من مونس کسانی هستم که مرا یاد کنند ؛ گفتم : چه آسان به دست می آیی ، گفت : پس ساده از دستم مده!
*********************
زیباترین سلام دنیا ، طلوع خورشید است ، آنرا بدون غروبش تقدیم شما میکنم
*********************
همرنگ تمام آروزهای منی … غارتگر قلب و جان و دنیای منی … دور از نفس کشیدنم ممکن نیست … من ماهی تشنه ام تو دریای منی ….
ای صمیمانه ترین آیه مهر ، با صمیمانه ترین یاد به یادت هستم
*********************
حاصل عشق مترسک به کلاغ، مرگ یک مزرعه است !
*********************
کوه چون سنگ بود تنها شد ؟ یا چون تنها بود سنگ شد؟ من که نه سنگ بودم و نه کوه ، چرا تنها شدم ؟
*********************
هی کافه چی ! میزهایت را تک نفره کن ! نمیبینی همه تنهاییم؟!
*********************
دارم دق میکنم دلتنگم ، بازم با درد میجنگم ، بازم میرم توی دنیام ، تو
اونجا هستی تو چنگم ، تو دنیام مثل خورشیدی ، به من گرما می بخشی ، تو
دنیام چشمای مستت منو باز میکنه وحشی ، من این جنون بیحد رو با تو حس میکنم
هردم، تو این تلقین مصنوعی با حضور تو من زنده ام ، میخوام با تو برم
دورشم از این بی همدلی و غم ، برم با تو بازم تو اوج ، بازم بگم که پابندم ،
توی دنیای من با تو ، دیگه هیچ زخمی کاری نیست ، همه قفلارو وا کردم با
دستایی که خالی نیست ، تو دستت رو به من دادی منم دستاتو بوسیدم، بدون با
گرمای دستات به دنیام باز نفسم میدم
عمیقترین درد در زندگی مردن نیست ، پنهان کردن قلبی است که به بدترین شکل شکسته باشد
*********************
چکار کرد این دل ساده ام ! که اینگونه از چشمای تو افتاده ام ؟؟
*********************
زخمهایم به طعنه میگویند ، دوستانت چقدر بانمک اند !
*********************
این تو نیستی که مرا از یاد برده ای ، این منم که به یادم اجازه نمیدهم حتی از نزدیکی ذهن تو عبور کند
*********************
جلوی بعضی از خاطره ها باید نوشت ؛ خطر ریزش اشک ، آهسته به یاد آورده شود!