ای صمیمانه ترین آیه مهر ، با صمیمانه ترین یاد به یادت هستم
*********************
حاصل عشق مترسک به کلاغ، مرگ یک مزرعه است !
*********************
کوه چون سنگ بود تنها شد ؟ یا چون تنها بود سنگ شد؟ من که نه سنگ بودم و نه کوه ، چرا تنها شدم ؟
*********************
هی کافه چی ! میزهایت را تک نفره کن ! نمیبینی همه تنهاییم؟!
*********************
دارم دق میکنم دلتنگم ، بازم با درد میجنگم ، بازم میرم توی دنیام ، تو
اونجا هستی تو چنگم ، تو دنیام مثل خورشیدی ، به من گرما می بخشی ، تو
دنیام چشمای مستت منو باز میکنه وحشی ، من این جنون بیحد رو با تو حس میکنم
هردم، تو این تلقین مصنوعی با حضور تو من زنده ام ، میخوام با تو برم
دورشم از این بی همدلی و غم ، برم با تو بازم تو اوج ، بازم بگم که پابندم ،
توی دنیای من با تو ، دیگه هیچ زخمی کاری نیست ، همه قفلارو وا کردم با
دستایی که خالی نیست ، تو دستت رو به من دادی منم دستاتو بوسیدم، بدون با
گرمای دستات به دنیام باز نفسم میدم