ماه کامل است.. امشب شب گرگهاست.. گرگها مرا فرا می خوانند.. وقت شکار است.. باید از لانه بیرون بزنم.. میدانم از دیدن من تعجب خواهند کرد.. دندان هایم مانند خنجری تیز شده.. رحم در قلبم جایی ندارد.. وحشی تر شده ام.. و تشنه ی دریدن...
ماه کامل است..
امشب شب گرگهاست..
گرگها مرا فرا می خوانند..
وقت شکار است..
باید از لانه بیرون بزنم..
میدانم از دیدن من تعجب خواهند کرد..
دندان هایم مانند خنجری تیز شده..
رحم در قلبم جایی ندارد..
وحشی تر شده ام..
و تشنه ی دریدن...